خلاف جاده

شعر

همه میتونن اسمت رو صدا کنن،

اما...

کم هستن کسایی که وقتی اسمت رو میگن لذت میبری و با تمام وجود در جوابشون دوست داری بگی

جـــــــــــــــــانم

نوشته شده در جمعه 9 تير 1391برچسب:,ساعت 21:13 توسط زایری| |

در شکار معرفت با عشق پیمان بسته ایم /

در میان عاشقان ما عاشق دل خسته ایم/

در جواب بی وفایی، مهربانی کرده ایم /

مهربانی را به رسم معرفت طی کرده ایم/

نوشته شده در جمعه 9 تير 1391برچسب:,ساعت 21:11 توسط زایری| |

دوست داشتن کسی که شما رو دوست نداره

مثل بغل کردن کاکتوس می مونه …

هرچی محکم تر بغل کنی بیشتر آسیب میبینی …

نوشته شده در جمعه 9 تير 1391برچسب:,ساعت 21:10 توسط زایری| |

دلم برای کسی تنگ است که گمان میکردم می آید, می ماند, و به تنهاییم پایان میدهد آمد,

رفت, و به زندگی ام پایان داد..........

نوشته شده در جمعه 9 تير 1391برچسب:,ساعت 21:9 توسط زایری| |

در را باز کن خبری دارم, قلبم را بشکاف نامه ای دارم, نامه را باز کن, دوستت دارم......

نوشته شده در جمعه 9 تير 1391برچسب:,ساعت 21:8 توسط زایری| |

هرجا دلت شکست قبل رفتن, خودت جاروش کن!

تا هر ناکسی منت دستای زخمیشو رو سرت نذاره......

نوشته شده در جمعه 9 تير 1391برچسب:,ساعت 21:8 توسط زایری| |

سرد بودنمــ را بگذار بهــ حسابــ گرمــــ بودنتــ با دیگرانــ ...

نوشته شده در جمعه 9 تير 1391برچسب:,ساعت 21:6 توسط زایری| |

ترکــتــ می کنم تا هر سـهـــ راحت شویمــ من ،تــــو ، رقــــــــــیبم مـــن از قید تــــــــو او از قید مـــن و تـــــو از قیــد خیــانت ...

نوشته شده در جمعه 9 تير 1391برچسب:,ساعت 21:5 توسط زایری| |

قرار نیستــ اتفاقــ خاصیــ بیافتد ... فقطــــ منـــ و تو از اینــ بهـــ بعــد همدیگر را شــــــــما صدا خواهیمــ کرد ... !

نوشته شده در جمعه 9 تير 1391برچسب:,ساعت 21:3 توسط زایری| |

رفتی و ندیدی که چه محشر کردم .. با اشک تمام کوچه را تر کردم .. دیشب که سکوت خانه دق مرگم کرد .. وابستگی ام را به تو باور کردم ....

نوشته شده در جمعه 9 تير 1391برچسب:,ساعت 21:2 توسط زایری| |


Power By: LoxBlog.Com